Esim - Fun One ( day 174 )
Login:
Password:

Forgot password Register

Article


65
   
Report



یه پسر جوون ميره توي داروخانه و به فروشنده ميگه که: يه کاندوم مي‌خواستم

راستش رو بخواي دارم براي شام ميرم خونه دوست دخترم، شايد يه موقعيتي پيش بياد
که بتونم يه کم باهاش حال کنم!

فروشنده کاندوم رو بهش ميده و پسره ميره بيرون، اما هنوز از در داروخانه بيرون نرفته بود
که برميگرده و دوباره ميگه: اگه ميشه يه کاندوم ديگه هم بهم بديد،

آخه خواهر دوست دخترم هم خيلي ناز و خوشگله، هميشه وقتي که منو مي‌بينه پاهاشو به طرز شهوت انگيزي باز مي‌کنه، فکر کنم اگه خوش شانس باشم بتونم با اون
هم يک حالي کنم!

فروشنده کاندوم دوم رو بهش ميده و پسره ميره، اما دوباره از در داروخانه بيرون نرفته که
برميگرده و ميگه: يه دونه کاندوم ديگه هم به من بديد، آخه مامان دوست دخترم هم

خيلي ناز و دل رباست و هميشه وقتي منو مي‌بينه نگام ميکنه و نخ ميده، فکر کنم
از من ميخواد که يک کارايي بکنم!

خلاصه يه کاندوم ديگه هم ميگيره و ميره...

موقع شام پسره سر ميز نشسته، در حالي که دوست دخترش سمت چپش هست،
خواهر دوست دخترش سمت راستش و مادر دوست دخترش روبروش.

در همين حال پدر دختره هم مياد سر ميز شام و يهو پسره سرش رو مياره پايين و شروع
مي‌کنه به دعا کردن: خداوندا... به اين سفره برکت بده... بخاطر همه چيزهايي که به ما
دادي ممنونيم...

خلاصه نيم ساعتي ميگذره و پسره همچنان دعا ميکرده: خدايا بخاطر همه لطف و محبتت سپاسگزاريم...

آخرش ديگه دوست دخترش شاکي ميشه بهش ميگه: نگفته بودی اينقدر مذهبي هستي!

پسره هم جواب ميده: تو هم نگفته بودی پدرت داروخانه داره !!!

----------------------------------------------------------------------------


تفاوت عشق و ازدواج
شاگردي از استادش پرسيد: عشق چست؟استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني !شاگرد به گندم زار رفت
و پس از مدتي طولاني برگشت. استاد پرسيد: چه آوردي؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا كردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم.استاد گفت: عشق يعني همين!شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست؟استاد به سخن آمد كه: به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور اما به ياد داشته باش كه باز هم نمي تواني به عقب برگردي!شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت. استاد پرسيد كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را كه ديدم، انتخاب كردم. ترسيدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالي برگردم استاد باز گفت: ازدواج هم يعني همين

----------------------------------------------------------------------------

فکرشو بکن!!!
اینترنت ملی میشه،فیس بوک تعطیل میشه
سالها میگذره٫طقی به توقی میخوره دوباره اینترنت جهانی میشه وفیس بوک باز میشه
تو میای با ترس وهیجان پروفایلت رو باز کنی
پسوردتو با چه امیدی توی یه سررسید قدیمی نوشتی
چند روز میگردی و در خوش بینانه ترین حالت پیداش میکنی
لاگین میشی و وای٫میبینی زوکربرگ و نواده هاش چقدر ظاهرش رو عوض کردن...
خدای من،چه سرعتی!!!
اون گوشه موشه ها عکست رو میبینی!
چقدر جوون بودی!
ریلیشن شیپتو میبینی که الان ازدواج کرده و بچه هاش بزرگ شدن!
و اون لحظه تکنولوژی چقدر نوستالژیک و غم انگیز میشه واست...
میری سراغ آلبوم عکسات٫خیلی هاشون دیگه تو این دنیا نیستن...
فیس بوک رو میبندی و دیگه هیچوقت بازش نمیکنی٫
تویی که همیشه آنلاین بودی ٫حالا بزرگترین دردت پسوردیه که فراموشش نمیکنی !!!

----------------------------------------------------------------------------

دبيرستان که بوديم يه روز يکي از بچه هاي محله مون ميخواست
دوست دخترش رو ببره خونه، منتظر بود خونه شون خالي بشه!
ولي خانواده اش اهل مسافرت رفتن نبودن!
تا اينکه يه شب رفتن مهموني و اينم پيچوند و نرفت و دوست دخترشو برد خونه!
ما هم قرار شد تو کوچه وايستيم خانواده ش برگشتن بهش خبر بديم!
اما نميدونم چي شد که يهويي باباش برگشت !
ما هم بدو بدو رفتيم زنگ زديم و گفتيم :بابات اومد!
ولي اين اسکول فکر کرد داريم اذيتش ميکنيم و جدي نگرفت!
خلاصه باباهه رفت تو خونه !
بعدش دوستم تعريف کرد:
توي خونه دوست دخترش بهش گفته:مـــــمد ميخواي با من چيکار کني؟
ممد: ميخـــــــــــــــوام بکـــ.....ــــت !
دوست دخترش با خنده : اگه يهويي بابات بياد چي؟
ممد: بابامــــم مکنـــــــ.....م!!
باباي ممد با فرياد: ديــوث! من اينجام! بدو بيا منو بکن ديگه!
خلاصه ما توي کوچه بوديم که دختره با جيغ و داد پريد بيرون!
بنده خدا ممــــــد هم تا يه هفته تن و بدنش کبود بود ..! D:

----------------------------------------------------------------------------

تو شهر بازي نشسته بودم واسه خودم . يهو يه دختر کوچولو خوشگل اومد پيشم بهم گفت : آقا…آقا..تو رو خدا يه لواشک ازم بخر!! نگاش کردم …چشماشو دوس داشتم…دوباره گفت آقا..اگه 2 تا بخري تخفيف هم بهت ميدم…بهش گفتم اسمت چيه…؟
-فاطمه…بخر ديگه…!
-کلاس چندمي فاطمه…؟
-ميرم چهارم…اگه نمي خري برم..
-مي خرم ازت صبر کن دوستامم بيان همشو ازت ميخريم مامان و بابات کجان فاطمه؟؟
... -بابام مرده…مامانمم مريضه…من و داداشم لواشک مي فروشيم
(دوستام همه رسيدند همه ازش لواشک خريدند خيلي خوشحال شده بود…مي خنديد…از يه طرف دلم سوخت که ما کجاييم و اين کجا…از يه طرف هم خوشحال بودم که امشب با دوستام تونستيم دلشو شاد کنيم)
-فاطمه ميذاري ازت يه عکس بگيرم؟
-باشه فقط 5 تا !
-باشه…
-اگه 500 تومن بدي مقنعمو هم بر ميدارم
- فاطمههههههههههه هههههه…ديگه اين حرف و نزن! خيلي ناراحت شدم ازت!
سريع کوله پشتيشو برداشت و رفت…وقتي داشت مي رفت.نگاش مي کردم …نه به الانش…نه به ظاهرش …به آينده ايي که در انتظار اين دختره نگاه ميکردم…و ما بايد فقط نگاه کنيم…فقط نگاه…فقط نگاه
_______________ _________
به اميد روزي که هيچ کودک فقيري روتو کوچه وخيابون آواره نبينيم..

----------------------------------------------------------------------------
Albate in akharie rabti be in mozoo nadasht ama delam nayoomad ke nazaramesh ...
Dige bara emshabetoon kafie berid begirid bekhabid


Previous article:
ده جنگ بزرگ تاریخ بازی (14 years ago)

Next article:
انتخابات (12 years ago)

ESim
or
Register for free:
Only letters, numbers, underscore and space are allowed (A-Z,a-z,0-9,_,' ')
Show more

By clicking 'Sign Up!', you agree to the Rules and that you have read the Privacy Policy.

About the game:


USA as a world power? In E-Sim it is possible!

In E-Sim we have a huge, living world, which is a mirror copy of the Earth. Well, maybe not completely mirrored, because the balance of power in this virtual world looks a bit different than in real life. In E-Sim, USA does not have to be a world superpower, It can be efficiently managed as a much smaller country that has entrepreneurial citizens that support it's foundation. Everything depends on the players themselves and how they decide to shape the political map of the game.

Work for the good of your country and see it rise to an empire.

Activities in this game are divided into several modules. First is the economy as a citizen in a country of your choice you must work to earn money, which you will get to spend for example, on food or purchase of weapons which are critical for your progress as a fighter. You will work in either private companies which are owned by players or government companies which are owned by the state. After progressing in the game you will finally get the opportunity to set up your own business and hire other players. If it prospers, we can even change it into a joint-stock company and enter the stock market and get even more money in this way.


In E-Sim, international wars are nothing out of the ordinary.

"E-Sim is one of the most unique browser games out there"

Become an influential politician.

The second module is a politics. Just like in real life politics in E-Sim are an extremely powerful tool that can be used for your own purposes. From time to time there are elections in the game in which you will not only vote, but also have the ability to run for the head of the party you're in. You can also apply for congress, where once elected you will be given the right to vote on laws proposed by your fellow congress members or your president and propose laws yourself. Voting on laws is important for your country as it can shape the lives of those around you. You can also try to become the head of a given party, and even take part in presidential elections and decide on the shape of the foreign policy of a given state (for example, who to declare war on). Career in politics is obviously not easy and in order to succeed in it, you have to have a good plan and compete for the votes of voters.


You can go bankrupt or become a rich man while playing the stock market.

The international war.

The last and probably the most important module is military. In E-Sim, countries are constantly fighting each other for control over territories which in return grant them access to more valuable raw materials. For this purpose, they form alliances, they fight international wars, but they also have to deal with, for example, uprisings in conquered countries or civil wars, which may explode on their territory. You can also take part in these clashes, although you are also given the opportunity to lead a life as a pacifist who focuses on other activities in the game (for example, running a successful newspaper or selling products).


At the auction you can sell or buy your dream inventory.

E-Sim is a unique browser game. It's creators ensured realistic representation of the mechanisms present in the real world and gave all power to the players who shape the image of the virtual Earth according to their own. So come and join them and help your country achieve its full potential.


Invest, produce and sell - be an entrepreneur in E-Sim.


Take part in numerous events for the E-Sim community.


| Terms of Service | Privacy policy | Support | Alpha | Luxia | Primera | Secura | Suna | Sora | Magna | Pangea | e-Sim: Countryballs Country Game
PLAY ON